معنی سازمان پلیس بریتانیا
حل جدول
اسکاتلندیارد
اداره پلیس بریتانیا
اسکاتلندیارد
سازمان اطلاعات بریتانیا
اینتلیجنت سرویس
اداره پلیس آگاهى بریتانیا
اسکاتلندیارد
پلیس
کارآگاه
لغت نامه دهخدا
پلیس. [پ َ] (اِ) در اصطلاح بنایان، ناهمواری.
پلیس. [پ ُ] (فرانسوی، اِ) لفظ فرانسوی که در فارسی بمعنی پاسبان اداره ٔ شهربانی (نظمیه) و گاه بمعنی آن اداره ٔ شهربانی استعمال میشد. عسس. محتسب.
پلیس. [پْل َ / پ ِ ل َ] (اِخ) نام نهری است درکشور آلمان. این نهر از ساکس شروع شده رو به شمال جاری میشود و پس از طی 110هزار گز به رودخانه ٔ الستر ب-لانش میریزد. (قاموس الاعلام ترکی در ماده ٔ پلایسه).
سازمان
سازمان. (اِمص، اِ مرکب) تشکیلات. حالت قسمتهائی که واحد و مجموعی را برای انجام فعالیتهای خاصی تشکیل میدهند. چون: سازمان حکومتی.سازمان نظامی. سازمان برنامه ٔ هفت ساله. سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ ایران. سازمان دفاعی. سازمان ملل متحد. سازمان بین المللی کار. سازمان خواربار و کشاورزی. سازمان تربیتی و علمی و فرهنگی. سازمان جهانی بهداشت. سازمان هواپیمائی کشوری بین المللی. سازمان جهانی هواشناسی. سازمانهای اداری. سازمانهای ملی.
بریتانیا
بریتانیا. [بْری / ب ِ] (اِخ) بریطانیا. بریتانیای کبیر. انگلستان. کشور بریتانیا شامل جزیره ٔ بریتانیا (ویلز)، اسکاتلند، ایرلند شمالی، جزیره ٔ من و جزایر دریای مانش (آنگلونرمان) می باشد. مساحت بریتانیا 243239کیلومتر مربع است و بیش از 50 میلیون تن جمعیت دارد. (از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به انگلستان شود.
تعبیر خواب
۱ـ اگر خواب ببینید پلیس شما را به خاطر جرمی که مرتکب نشده اید دستگیر می کند، علامت آن است که به شکل باور نکردنی از رقبای خود پیش می گیرید.
۲ـ اگر خواب ببینید پلیس شما را به خاطر جرمی که مرتکب شده اید دستگیر می کند، علامت آن است که با حوادثی نامطلوب روبرو خواهید شد.
۳ـ اگر خواب ببینید پلیسی با دادن قول شرف در مقابل قاضی آزاد می شوید، علامت آن است که در کارهای زندگیتان شاهد تغییرات و نواساناتی خواهید بود - آنلی بیتون
فرهنگ معین
مجموعه نیروهای انتظامی یک کشور، شهر یا جامعه، پاسبان، آژان. [خوانش: (پُ) [فر.] (اِ.)]
فرهنگ واژههای فارسی سره
پاسبان، شهربانی، شهربان
کلمات بیگانه به فارسی
شهربانی
فرهنگ عمید
مجموع کارمندان، دستگاهها و شعب یک اداره یا بنگاه که به دستیاری همدیگر کارهای خود را با نظموترتیب انجام بدهند، تشکیلات،
طرز ساخت،
نظموترتیب،
* سازمان دادن: (مصدر متعدی) نظموترتیب دادن،
معادل ابجد
935